وزیر امور خارجه کشور، در واکنش به تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه تهران گفت: ایران در برابر تحریم‌های آمریکا مقاومت خواهد کرد؛ منظور من این است که همواره راهکارهایی برای دور زدن تحریم‌ها وجود دارد و ما در این زمینه دکترا داریم.
آمریکا از دوشنبه گذشته اعلام کرد؛ معافیت شش ماهه برای هشت مشتری نفتی ایران را لغو خواهد کرد. «ظریف» به این مسئله اذعان کرده است که تحریم‌های نفتی به‌ضرر شهروندان عادی خواهد بود و دولت همه تلاش‌های خود را برای فروش نفت و تأمین نیازهای شهروندانش انجام خواهد داد. وی در پاسخ به این پرسش که «چه کشور دیگری مد نظر ایران برای فروش نفت قرار دارد؟»، تصریح کرد: اگر به شما بگویم، دیگر قادر به فروش نفت به آن‌ها نخواهیم بود.

نماینده مردم شاهین‌شهر، میمه و برخوار در مجلس شورای اسلامی گفت: تحریم نفتی آمریکا به شکوفایی صنعت نفت کشور منجر خواهد شد و وزارت نفت از این پس به جای فروش نفت خام تلاش بیشتری برای صادرات فرآورده‌های نفتی خواهد
کرد.
حسینعلی حاجی‌دلیگانی، اظهار کرد: تحریم نفتی آمریکا فرصت بزرگی برای کشورمان است که دولت به جای سرمایه‌گذاری در برخی صنایع که توجیه کافی ندارد، در بخش پالایش فرآورده‌های نفتی سرمایه‌گذاری کند. جمهوری اسلامی ایران با پانزده کشور همسایه است و صادرات بنزین، گازوئیل و سایر فرآورده‌های دیگر با کیفیت می‌تواند ایران را صاحب درآمدهای بیشتری کند.

گزینه مهم وزیر خارجه ایران روی میز مذاکره با آمریکایی‌ها؛ این بار حرف از برجام، تحریم، تمدید معافیت و... نبود.
محمدجواد ظریف، در نشست انجمن آسیا در نیویورک، به واشنگتن پیشنهاد داد تا زندانی‌های آمریکایی در ایران را با ایرانی‌هایی که در بند ایالات متحده هستند، مبادله کنند. ظریف در این نشست گفت: «پیشنهاد تبادل زندانی‌ها را روی میز گذاشتم. من آماده‌ام و از اختیار لازم نیز برخوردار هستم. شش ماه پیش نیز این پیشنهاد را دادیم اما پاسخی از سوی مقامات دولت دونالدترامپ دریافت نکرده‌ایم.»
ظریف، با اشاره به موضوع زندانی‌های دو تابعیتی و تلاشی که او برای حل مشکل آن‌ها در ایران داشته است، گفت: «به عنوان وزیرخارجه می‌توانم در این مسائل ورود کنم. فراتر از وظایفم و بسیاری از موارد به‌دلیل موضوعات بشردوستانه تلاش کردم به حل مشکل کمک کنم؛ اما باید بدانیم ما قوه قضائیه مستقلی داریم و این قوه می‌گوید این افراد مقصر هستند. شاید با این نظر موافق نباشم، اما این در محدوده اختیارات من نیست.»
وزیرخارجه کشورمان در این باره مثال‌هایی نیز ارائه داد. به ماجرای «نگارقدس‌کنی» اشاره کرد؛ زن ایرانی زندانی در استرالیا که به‌گفته ظریف تنها اتهامش ترجمه حین مذاکرات برای خرید تجهیزات ارتباطی برای مخابرات ایران بوده است؛ سپس «نازنین‌زاغری» را مثال زد و گفت برای او متأسف است و تمام تلاشش را کرده که به او کمک کند؛ اما رسانه‌ها همان قدر که درباره زاغری حرف می‌زنند، باید درباره نگار قدس‌کنی هم نگران باشند.
ظریف، درنهایت پیشنهاد مهم را مطرح کرد: «آنچه من می‌توانم به‌عنوان وزیر خارجه انجام دهم، این است که این پیشنهاد را علناً روی میز مذاکرات بگذارم. بیایید آن‌ها را تبادل کنیم. تمام افرادی که در زندان‌ها هستند، چه در آمریکا، چه در کشورهای دیگر و منتظر استرداد به آمریکا هستند، ما معتقدیم اتهامات علیه آن‌ها ساختگی است و در مقابل، آمریکا نیز معتقد است اتهامات علیه زندانیان در ایران ساختگی است... بیایید هیچ بحثی در این باره نداشته باشیم و به تبادل زندانیان اقدام کنیم.»
اما موضوع جالب، واکنش انگلیسی‌ها درباره اظهارات ظریف بود! درحالی‌که وزیر خارجه کشورمان درباره تبادل زندانی‌های ایرانی و آمریکایی سخن گفته است و این موضوع ربطی به انگلیس نداشت، «جرمی‌هانت» وزیرخارجه انگلیس، ضمن مخالفت با پیشنهاد ظریف، مدعی شد که وضعیت «نازنین‌زاغری» و «نگارقدس‌کنی» که گفته شده بود امکان تبادل آن‌ها وجود دارد، با هم بسیار متفاوت است. سخنگوی وزارت امور خارجه نیز با یادآوری اینکه پیشنهاد مطرح شده از سوی وزیر امورخارجه، پیرامون مبادله زندانی‌های مربوط به ایرانی و آمریکایی است، تاکید کرد: این پیشنهاد ارتباطی به انگلیسی‌ها ندارد. درعین‌حال وزارت خارجه آمریکا هم در واکنش به پیشنهاد ظریف، درخصوص تبادل زندانی‌ها، خواستار آزادی فوری شهروندان آمریکایی شد؛ ولی به طورکلی پیشنهاد ظریف را رد نکرده است. وزارت خارجه آمریکا با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: واشنگتن از یک راهکار انسانی برای پرونده مربوط به شهروندان بازداشت شده در ایران حمایت می‌کند؛ ولی ایران باید ابتدا شهروندان آمریکایی را که به صورت نادرست و اشتباه زندانی شده‌اند، آزاد کند. همه شهروندان ایرانی که در آمریکا زندانی شده‌اند، به‌خاطر نقض قوانین ایالات متحده تحت پیگرد و محاکمه قرار گرفته‌اند. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به «المانیتور» گفت؛ جمهوری‌اسلامی اگر می‌خواهد حسن‌نیت خود را در این موضوع نشان دهد، باید فوری آمریکایی‌های بی‌گناه را آزاد کند: «ما از ایران می‌خواهیم همه شهروندان آمریکایی و افراد ناپدید شده را فوراً آزاد کند؛ ازجمله ژیو وانگ، رابرت لوینسون، سیامک‌نمازی و سایران.»

«اسپانسر را عوض می‌کنیم و اصلاحاتی صورت می‌گیرد.» این پاسخ مدیر خبرساز و عشق حاشیه (!) شبکه سوم سیماست به تمام هجمه‌هایی که به‌تازگی درباره مسابقه «برنده باش» به‌وجود آمده بود و اعتراض آیت اله مکارم شیرازی و تذکر رهبر انقلاب را به دنبال داشت. برخلاف تصور، مدیرجوان هم‌چنان مقاومت می‌کند؛ هرچند «برنده باش» این هفته روی آنتن نرفت و به تبع آن «پنج ستاره» هم از شبکه تهران پخش نشد، اما مسئولان شبکه سوم سیما اعلام کردند قصد توقف برنامه را ندارند و قرار است اصلاحاتی صورت بگیرد و دوباره روی آنتن برود. تذکر تازه رهبر معظم انقلاب، پس از فتوای آیت‌اله مکارم شیرازی مرجع تقلید شیعیان مبنی بر قماربازی خواندن مسابقه‌های تلویزیونی با مصداق مشخص «برنده‌باش» بود؛ فتوایی که تلاش شد با طرح این ادعا که سؤال دقیق نبوده، بی‌اعتبار خوانده شود؛ اما آیت‌اله مکارم بر حرمت این مسابقه با جزئیات بیشتر تاکید کرد: «اگر به عناوین مختلف پول را از مردم بگیرند و از آن مبلغ به مردم جایزه بدهند، این قمار است و اشکال دارد؛ طبق اطلاع ما، ۹۵درصد درآمد این موضوع به جیب برگزار کننده می‌رود و تنها ۵ درصد را جایزه می‌دهند و این یک نوع بخت آزمایی و قمار است و همه مراجع در این موضوع اشتراک نظر دارند.» وزیر ارتباطات نیز پس از تذکر رهبری به صدا و سیما، با انتشار توئیتی اعلام کرد؛ دیگر حجت تمام شده و از این به بعد سفت و سخت‌تر پای جمع کردن بساط سامانه‌های «ستاره مربع» و کازینوی صداوسیمایی می‌ایستد. عده‌ای در فضای مجازی این طور مطرح کرده‌اند که آه فردوسی‌پور، دامان گلزار را گرفت و طرفداران عادل، موضوع برنامه برنده‌باش را با استفتا از آیت‌اله مکارم، برجسته کردند. به هرحال شاید این چالش تازه بتواند مسیر این سازمان عریض و طویل را کمی تغییر دهد، البته ممکن است هیچ اتفاق ویژه‌ای هم رخ ندهد.

پس ازحواشی شورای عالی انقلاب فرهنگی و شایعه‌ها درباره دستور از دولت برای حضورنیافتن رئیس پیشین سازمان صداوسیما در جلسات این شورا، حالا عزت‌اله‌ضرغامی تصمیم گرفته است برای روزهای بیکاری برنامه دیگری داشته باشد! برنامه‌ای تحت عنوان «اعترافات به اشتباهات مدیریتی»! ضرغامی این اقدام را در راستای انتقال تجربیات مدیریتی خود دانسته است. او می‌گوید: «اخیراً به این نتیجه رسیدم، خوب است این تجارب مفید که برای کشور هزینه هم داشته را به طور عمومی در اختیار صاحب‌نظران قرار دهم. هر چند قضاوت پسینی دارای اشکالاتی است که انسان را از واقعیات صحنه در آن تاریخ مشخص دور می‌کند، ولی سر جمع می‌تواند مفید و راه‌گشا باشد؛ به ویژه اگر از طرف بازیگر اصلی صحنه باشد.»
او نخستین اشتباه مدیریتی خود را در سیما، چنین بیان کرد: «اگر به گذشته برگردم، ترجیح می‌دادم به توصیه رهبر انقلاب درمورد فیلم سینمایی آدم برفی عمل کنم و به دلایل نظارتی که در جای خود مورد تأکید ایشان هم بود، مردم را از دیدن این فیلم پرپیام محروم نمی‌ساختم. البته عدم همکاری مدیریت وقت حوزه هنری سازمان تبلیغات هم در این تصمیم‌گیری بی‌تأثیر نبود؛ ولی می‌توانستم با اجتهاد رسانه‌ای و هنری تصمیم درست‌تری بگیرم. هر چند در سال‌های مدیریتم در رسانه ملی آن را جبران کردم.» زمانی که «آدم برفی» ساخته شد، ضرغامی معاون امور سینمایی وزارت ارشاد بود و مانع اکران آن شد. حالا او از این تصمیم خود در ۲۵سال پیش ابراز پشیمانی می‌کند. دومین اشتباه دیگری که ضرغامی به آن اعتراف کرد، به همان دوره حضور در معاونت سینمایی بازمی‌گردد. او در توئیتی نوشته است: «در جریان انتخابات دوم خرداد ۷۶، در مقابل سینماگرانی که از رئیس دولت اصلاحات حمایت می‌کردند، جریان دیگری را در حمایت از آقای ناطق‌نوری تشویق کردم. کار خوبی نبود. باید آنان را از منازعات جناحی در سینما پرهیز می‌دادم، نه اینکه خودم یک‌طرف آن باشم!» واکنش‌های کاربران به توئیت‌های ضرغامی در این باره جالب توجه است. کاربری از ضرغامی خواسته بود لیست اشتباه‌های خود را برای «علی فروغی» مدیر شبکه سوم سیما بفرستد تا بیست سال بعد مجبور به عذرخواهی بابت بلایی که سر برنامه «نود» آورد، نشود. کاربر دیگری هم نوشته بود: اقرار به اشتباهات در زمانی که نسل جدید، خاطره‌ای از آن ندارد، بی‌فایده‌ای بوده و بهتر است درباره اشتباهات سال‌ها، ماه‌ها و روزهای اخیر حرف بزند! باید دید او تا کجا برای بیان اشتباهاتش مرز قائل است و آیا حاضر است درباره اشتباهات احتمالی در سال 88 هم همین‌گونه اعتراف کند یا نه!

سعید حجاریان، به‌تازگی در یادداشتی اعلام کرده است؛ اصلاح‌طلبان باید موضع خود را در برابر انتخابات به‌صراحت و با جزئیات کامل اعلام کنند. او در ادامه عقلانی‌ترین راهبرد را در کوتاه‌مدت،«مشارکت مشروط» دانسته است. حجاریان تاکید کرده است؛ باید از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنان‌چه شروط مطرح شده برآورده نشود، باید عطای انتخابات را به لقایش بخشید. اما آیا همه اصلاح‌طلبان، راهبرد مشارکت مشروط را در انتخابات مجلس آینده درست می‌دانند؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد که اظهارات تئوریسین اصلاحات، واکنش‌های متعددی را به دنبال داشته است؛ واکنش‌هایی از جنس تأیید تا جنس رد. درحالی‌که چهره‌های سرشناس جناح اصولگرا، اظهارات اخیر حجاریان را از سر انفعال و استراتژی سوخته می‌دانند. هم جناحی‌های او نه تنها چندان اقبالی به این ایده نداشته‌اند، بلکه برخی آن را به زیان اصلاحات می‌دانند. البته در این میان کسانی معتقد هستند که ایده حجاریان برای جلب حضور مردم در انتخابات ضروری است. این گروه، تفسیر ایده حجاریان را به تحریم انتخابات، نادرست می‌دانند و بر این باورند که تحریم انتخابات، عقلانی نیست؛ بلکه بحث بر سر مشارکت مشروط است. با همه این تفاسیر، نگاه‌ها به ایده اخیر حجاریان گویای دو گزاره است؛ نخست اینکه در اردوگاه اصلاح‌طلبی، تشتت وجود دارد؛ بر همین اساس اصلاح‌طلبان که دیگر امیدی به صندوق رأی ندارند با این راهکار در تلاش هستند شکست احتمالی خود را پوشش دهند. اما دیدگاه دوم بر این باور است که اصلاح‌طلبان به‌دنبال اهرمی برای فشار بر شورای نگهبان هستند. یکی از کسانی که نسبت به اظهارات اخیر حجاریان واکنش نشان داد «حسین مرعشی» سخنگوی کارگزاران است. او می‌گوید: «حتی اگر شرایط اجتماعی طوری باشد که شکست اصلاح‌طلبان در شهرهای بزرگ و سیاسی متصور باشد و موج دوری از انتخابات در مردم دیده شود، باز هم اصلاح‌طلبان باید در صحنه حضور داشته باشند... .» عبداله ناصری، فعال سیاسی اصلاح طلب، با ایده حجاریان موافق است. او می‌گوید: «هیچ راهی جز ایده آقای حجاریان نیست. انتخابات مجلس در سال ۹۴ نیز در همین شرایط حداقلی برگزار شد و مجلس در زمینه‌های قانون‌گذاری، سیاسی و اجتماعی دستاورد چندانی نداشت. زمانی می‌توان به حضور در انتخابات برای حمایت از اصلاح‌طلبان امیدوار بود که نامزدهای رأی‌آوری در انتخابات مجلس حضور داشته باشند و در واقع، این مبنای سخن اصلی آقای حجاریان مبنی بر مشارکت مشروط است.»

پنج‌شنبه شب، فیلمی قدیمی به‌طورگسترده بازنشر شد تا شایعه شود که رئیس پیشین رسانه ملی از کشور رفته است. اما «خبرآنلاین» نوشت؛ سرافراز در تهران است و در گفت‌وگو با نزدیکانش اتهام فرار از کشور را تکذیب کرده است. در ویدئوی منتشرشده تلاش شده وانمود شود که سرافراز با اسناد محرمانه رسانه ملی، از کشور خارج شده است! ادعایی که میرقلی‌خان هم آن را تکذیب کرده است. میرقلی‌خان در دوره سرافراز، از اعضای واحد بین‌الملل سیما بود که به دلیل حساسیت نهادهای نظارتی به عمان گریخت. او پیش‌تر به اتهام همکاری با ایران برای خرید تجهیزات ماهواره‌ای، سال‌ها در آمریکا بازداشت بود.

از صبح پنج‌شنبه خبری در خروجی بسیاری از رسانه‌ها قرارگرفت مبنی بر برگزاری دوره آموزشی سه‌روزه با حضور بازرسان شهرداری‌های استان تهران در مشهد به دعوت مدیرکل بازرسی و امور حقوقی استانداری تهران. در نامه ارسالی مدیرکل به شهرداران شهرهای تابعه استان تهران مبلغ سه میلیون تومان بابت هزینه سفر به مشهد در نظر گرفته شده که با احتساب 43شهرداری در استان تهران، چیزی بالغ بر 129میلیون تومان هزینه برگزاری این دوره آموزشی بوده است. با حواشی به‌وجودآمده درباره این دوره آموزشی، استاندار تهران با بیان اینکه با توجه به شرایط اقتصادی کشور دلیلی برای برگزاری مراسم تجلیل از خادمان سفر نوروزی آن‌هم در مکان اشرافی وجود ندارد، دستور لغو این برنامه را صادر کرد.

رئیس‌جمهور پیشین کشور که علاقه زیادی به دیده شدن دارد، این‌بار با به حرف‌گرفتن خبرنگارفلسطینی مقیم استرالیا، سوژه شده است! «جلین خلیک» دختر جوان روزنامه‌نگار فلسطینی‌الاصل که برای «ای‌بی‌اس» استرالیا می‌نویسد، از سال ۲۰۰۹ در توئیتر به‌عنوان فعال اجتماعی علیه کشتار اشغالگران اسرائیلی توئیت می‌کند؛ اما احمدی‌نژاد با او درباره علایقش به‌گروه‌های موسیقی رپ آمریکایی چت کرده و گفته است، کدام گروه‌های‌شان را می‌شناسد! جلین خلیک: «سلام محمود، خوبی؟پنج رپر محبوبت در میان رپرهای آمریکایی را به من بگو.» احمدی‌نژاد: «سلام، مرسی. مدتی بود برایم کامنت نگذاشته بودید. اول شما رپرهای محبوبت را به من بگو.» درنهایت هم کار به درخواست فالوشدن از سوی خبرنگار کشیده و احمدی‌نژاد هم او را فالو کرده. خلیک بعد از این چت‌توئیتری، فالوشدنش توسط احمدی‌نژاد را توئیت‌کرد و نوشت؛ می‌تواند اکانتش را با خیال راحت ببندد!

روزنامه اطلاعات نوشت: مدتی پیش، بعد از برخی بی‌اخلاقی‌ها در مجلس شورا، شنیده‌شد که شورای نگهبان درصدد است نامزدهای نمایندگی را به اخلاق نیز بیازماید. مرحبا اگر چنین بشود؛ اما بیش از هر نماینده‌ای، خطبا هستند که بنا به ذات امامت‌شان، هفتگی در باب هر موضوعی سخن می‌گویند. آیا مناسب نیست، حداقلی ازکلمات درترمینولوژی سیاست و اقتصاد برای این بزرگواران تدریس شود؟ مثلاً بدانند سوئیفت یعنی چه؟ پول‌شویی به چه معنا‌ست؟ دورزدن تحریم هزینه‌هایش چیست؟خلاصه نعمت چیست ونقمت کدام‌است؟!

پس ازمحمدبن‌سلمان، چشم‌مان به «خالدبن‌سلمان» پسر ملک‌سلمان‌بن‌عبدالعزیز روشن شده که در یک کنفرانس امنیتی در مسکو اظهاراتی علیه ایران مطرح کرد. بن‌سلمان، ایران را به حمایت از تروریسم متهم کرد و مدعی شد: عربستان برای تحقق صلح در جهان تلاش می‌کند؛ درحالی‌که ایران به روش خود در حمایت از افراط‌گرایی، تروریسم و تغذیه طایفه گرایی و تفرقه ادامه می‌دهد. پسر شاه سعودی برای ملت ایران دلسوزی کرد و گفت: ملت ایران اولین کسی است که از سیاست‌های دولت این کشور ضرر می‌کند.